نبض روان‌شناسی کشور دست براهنی بود

به گزارش نخ نیوز از روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی شهرام محمدخانی در مراسم بزرگداشت محمدنقی براهنی در خانه اندیشمندان علوم انسانی گفت:‌ براهنی یک معلم خستگی ناپذیر بود. در سال ۱۳۷۵ افتخار داشتم که در مقطع کارشناسی ارشد شاگرد مستقیم در انستیتو روانپزشکی تهران باشم. شخصیت ما و هم نسل‌های ما با خواندن آثار و تجربه سبک و سیاق در کار پژوهشی شکل گرفت و سعی کردیم آموخته‌هایمان را به روانشناسان جوان منتقل کنیم. 

براهنی نقش جدی در تولید علم روانشناسی در حوزه بالینی داشت

این روان‌شناس بالینی با اشاره به تدریس درس آمار و روش تحقیق از سوی براهنی اظهار کرد: استادان قرار نیست صرفا انتقال دهنده علوم باشند از این رو براهنی به معنای واقعی کلمه پژوهشگر بودند و در درس روش تحقیق علاوه برآنکه به بیان یافته‌های پژوهشی خود می‌پرداخت، دانشجویان را به سمت پژوهشگری، کنجکاوی و پرسشگری رهنمون می‌کرد.

وی در توصیف شخصیت علمی  براهنی به دقت و روحیه علمی وی اشاره کرد و افزود: اساتید بسیاری هستند که کلاس‌ها را صرفا با اطلاعات حافظه پرکن که بعضا کارایی ندارند، برگزار می‌کنند اما زمانی که براهنی تدریس می‌کرد در تک تک دقایق کنجکاوی علمی را  به وضوح می‌توانستیم مشاهده کنیم.

محمدخانی افزود: در آن سال ها در کلاس درس، براهنی تلاش می‌کرد تا همه دانشجویان را در فرایند یادگیری درگیر کرده و کلاس‌ها را به صورت تعاملی برگزار می‌کرد. تعهد اخلاقی او به دانشجویان زبانزد بود و بارها اتفاق افتاده بود که خارج از کلاس درس وقتی به اتاق وی می‌رفتیم تا سوالی را مطرح کنیم، اگر در حال غذا خوردن بود، آن را رها کرده و تا زمانی که پاسخ سوالات را نمی‌داد، غذای خود را نمی‌خورد.

این روانشناس بالینی نقش براهنی در تربیت روان‌شناسان را ممتاز توصیف کرد و گفت: دانشجویانی که دست پرورده براهنی هستند، امروز اساتید به نام دانشگاه‌ها در روان‌شناسی را تشکیل می دهند. وی دانشجویانی را در انستیتو روان پزشکی در حوزه بالینی تربیت کرد که امروز آموزش نسل جدید روان‌شناسان را بر دوش می‌کشند. براهنی دقت وسواس‌گونه‌ای در پژوهش‌ها داشت و تا زمانی که نتیجه دلخواه حاصل نمی‌شد، بارها می‌بایست متن را اصلاح و بازنویسی می‌کردیم تا پس از اخذ موافقت وی به مرحله دیگر می‌رفتیم.

محمدخانی از براهنی به عنوان یک الگو برای همه معلمان یاد کرد و گفت: براهنی هم الگوی اخلاقی در منش انسانی و هم الگوی آموزشی از لحاظ روش و نوع تدریس بود و در سال‌های حضور در انستیتو روان پزشکی تهران، نقش جدی در تولید علم روان‌شناسی در حوزه بالینی داشت که برای درک آن می‌توان به رساله‌هایی که با راهنمایی وی در مقطع تحصیلات تکمیلی نوشته شده مراجعه کرد. براهنی ما را به اجتناب از روان‌شناسی عامه‌پسند هدایت می‌کرد و هشدار می‌داد که اگر می‌خواهیم روان‌شناسی را رشد دهیم باید رویکرد و روان‌شناسی علمی را رواج دهیم.

نبض روان‌شناسی کشور دست براهنی بود

براهنی اسوه مقاومت بود

حسن عشایری استاد عصب‌روان‌شناسی و علوم اعصاب کشور گفت: در سال ۱۳۶۵ به پیشنهاد عظیم وهاب‌زاده استاد روان‌پزشکی قرار شد، اولین سمپوزیوم نوروپسیکولوژی در ایران برگزار شود که در آن زمان قاسم‌زاده، خسرو پارسا، احمد محیط و براهنی ماه‌ها بررسی کردند که کدام مقاله‌ها را برای این سمپوزیوم قبول کنیم. در آن زمان  براهنی با نگاه میکروسکوپی و دقیق خود کمک کرد تا میزگردها و مقالات خوبی برای آن همایش انتخاب شود. هنوز از مقالات آن سمپوزیوم می‌توان استفاده کرد و سندیت نوروپسیکولوژی دارد.

براهنی یاد داد برای رسیدن به کمال نیازی نیست که پرهیاهو و پر ادعا باشیم

نسرین براهنی فرزند براهنی گفت: ۲۰ سال پیش در چنین روزهایی یک نقطه پایان بر یک زندگی گذاشته شد. این برای ما به معنای از دست دادن پدر بود ولی در این روزها ما تنها نبودیم که پدر را از دست دادیم بلکه علم روان‌سنجی و روان‌آزمایی کشور نیز به نوعی پدر خود را از دست دادند و همه دانشجویانی که ذکر خیر آنها در این مراسم شد و سر کلاس دور او جمع می‌شدند و از علم و دانش او سیراب می‌شدند، آنها هم پدر خود را از دست داده بودند.

وی ادامه داد: براهنی بیشتر از آنکه پدر من و خواهرم باشد پدر این دانشجویان بود و آنها همه دغدغه و عشق به زندگی ­اش بود. پدر به عشق ارتقای علم روان‌شناسی و پرورش دانش آموختگانی توانا و دانا زندگی می‌کرد. من، پدرم را در خانه‌ای می‌بینم که تا سقف از کتاب و کاغذ انباشته شده است. تزئین دیوارهایش با پایا­­­ن­ نامه­ های رنگارنگ فرزندانش است که دست پرورده او هستند و با شوق و امید به نتیجه کار و با دقت و ظرافت جراحی ماهر، کلمه به کلمه آنها را خوانده و اگر بر هر یک از نوشته‌ها گذری از سهو و خطا بی‌هیچ گذشت و اغماضی دست رد می‌زد. 

نبض روان‌شناسی کشور دست براهنی بود

وی ادامه داد: پدرم تلاش می‌کرد تا نوآوری‌های بدیع و خلاقانه‌ای همچون تهیه و استانداردسازی تست‌های روانشناسی را در جهت غنی کردن این دانش در ایران ایجاد کند. آخرین دستاورد او که در سراسر ایران اجرا شد، تهیه مجموعه عظیم و حجیم آزمون استعدادیابی دانش آموزان بود که طوفان بیماری او را در هم شکست و موفق نشد تا حاصل تلاش‌های خود و تیم‌ پرتلاشش را ببیند.

وی با اشاره به کتاب زمینه ­های روانشناسی هیلگارد به عنوان برجسته ترین اثر براهنی گفت: نام کتاب‌های دیگری چون واژه‌نامه روان‌شناسی، انگیزه و هیجان و روان‌شناسی خرافات در کارنامه پدر می‌درخشد که به منظور ارج نهادن به زحمات پدر مجموعه با ارزش کتاب‌ها و پایان­ نامه‌های او را به کتابخانه دانشگاه تبریز اهدا کردیم تا همواره کار  و زندگی ایشان سر مشقی برای دوستداران علم و دانش باشد. 

حسن ­پاشا شریفی گفت: من دانشجوی براهنی نبودم اما از سال ۱۳۵۰ به مدت۵ سال یا بیشتر با او دوست و همکار بوده و ارتباط خانوادگی داشتم. او را کاملا می‌شناسم و این خصایص انسانی و علمی را که همکاران بیان می‌کنند، به عنوان یک دوست از نزدیک تجربه کرده‌ام. در سال ۱۳۴۶ یا ۱۳۴۷ وزارت آموزش و پرورش مصوبه ای داشت که آن ایجاد دوره راهنمایی پس از اتمام دوره ابتدایی بود.

وی افزود: در آن سال­ ها من مسئولیت تهیه تست‌های هوش، استعداد و پیشرفت تحصیلی را بر عهده داشتم و برای اینکه از دانش استاتید بهره‌مند شویم، جمعی از استادان به نام‌های شادروان براهنی، شادروان هومن، شادروان شکوهی، گنجی، احدی و جلالی تشکیل و به تهیه تست‌های پیشرفت تحصیلی، هوش و استعداد پرداختیم که به طور نمونه می‌توانم به تهیه چند مورد تست هوش، تست استعداد فنی کلامی و ریاضی، تست پیشرفت تحصیلی در حوزه ­های مختلف از جمله زبان فارسی و ریاضی اشاره کنم. این کار تا سال ۱۳۵۵ که من در آموزش و پرورش حضور داشتم ادامه داشت و پس از آن نیز توسط دوستان ادامه یافت.

براهنی در پایان ­نامه‌ها، کار هزاران محقق را انجام داده است

علی صاحبی به بررسی دغدغه‌های اجتماعی براهنی در پژوهش‌های علمی پرداخت و گفت: بیشتر کارهای براهنی در انستیتو روان‌­پزشکی آموزشی بوده است. در کارهای بنیادین براهنی، نگاه اجتماعی وی یعنی آن بستر فرهنگ وجود داشته و هیچ پژوهشی را نمی توان دید که فراسوی بستر اجتماعی باشد که این بیانگر دغدغه ­های اجتماعی اوست.

نبض روان‌شناسی کشور دست براهنی بود

این استاد دانشگاه ادامه داد: براهنی موضوعات یک مجموعه بسیار فراگیر و گوناگون از مفاهیمی را مورد پژوهش قرار داده که جامعه زمان جنگ و جامعه بعد از زمان جنگ، بسیار به آن محتاج بوده‌است. او در مورد اسکیزوفرنی­ ها حدود هشت تا ۹ مورد پایان ­نامه کار کرده است. او در مورد اضطراب و عقب ­ماندگی ذهنی، استانداردسازی آزمون ­ها و سایر موضوعات نیز کارهای پژوهشی انجام داده است. او در کارهای پژوهشی مقایسه اثربخشی رویکردها را مورد توجه قرار داده و در این خصوص حدود ۲۱ پژوهش انجام داده است.

این روان‌شناس بالینی افزود: براهنی در بسیاری از پژوهش ­ها همزمان با کار تحقیقاتی، دارو درمانی را انجام می ­داد تا تاثیر ترکیب آنها را بررسی کند و ببنید که آیا در کشور جواب می ­دهد یا خیر. او ۱۳ همه­ گیرشناسی دارد که مانند یک نقشه جامع کشوری کارکرده است. او همه‌گیرشناسی را پراکنده، کار نکرده بلکه بسیار زیبا و گام به گام کار کرده است.

صاحبی با بیان اینکه براهنی در پایان­ نامه ­ها، کار هزاران محقق را انجام داده است، افزود: او با انسجام و درایت مثال­ زدنی کار را پیش برده و در روان‌شناسی سلامت زمانی که در این کشور روان‌شناسی سلامت مطرح نبوده است، ۱۲ موضوع روان‌شناسی سلامت را به درستی و زیبایی دنبال و کار کرده است. به عبارتی برای آن بخش از روان‌شناسی بالینی که آرام آرام جدا می‌شود و برای خود یک هویت جدیدی می‌سازد، فعالیت کرده است.

وی افزود: براهنی در حوزه جنگ و مجروحان جنگی و اسرا دو مطالعه خیلی زیبا برای آسیب ­های مغزی اسرا انجام داده و اثرات آنها را مورد مطالعه قرار داده است.  او مطالعاتی نیز بر روی رفتارهای طبیعی کودک و نوجوان داشته است. او در مورد غفلت در کودکی و سوء استفاده رفتاری در باب کودکان کار پژوهشی انجام داده و اثرات و آسیب ­های آن را در کودکی و  نوجوانی بررسی کرده است.

براهنی در حیطه‌ها و گرایش‌های روان شناسی باقی نماند

حمیدرضا حسن آبادی با طرح این سوال که چرا از براهنی به عنوان پدر علم روان آزمایی و روان سنجی در ایران یاد می شود، گفت: روان سنجی، فن کمی ساختن صفات روانی انسان است؛ به ویژه این که می خواهد عملیات آماری سنجش های روانی را برای ما نشان دهد. علم روان سنجی شاخه ای از روان‌شناسی کاربردی است که درباره اصول و روش تهیه آزمون و تست‌ها اطلاعاتی را به ما عرضه می‌کند.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: پایه گذار این علم سرفرانسیس گالتون وراثت شناس بود که بعدا شاگردان و همکاران او از جمله پیرسون و اسپیرمن تلاش کردند که آنچه گالتون مطرح کرده بود را به شکل یک مدل مفهومی یا تئوریکی نشان دهند. اولین نکته در روان سنجی این است که روان سنجی دو روند را طی کرد؛ روندی که جنبه تئوریکی و روندی که جنبه عملی داشت.

وی افزود: شروع کننده جنبه تئوریکی کار اسپیرمن در ۱۹۰۴ بود که در خصوص هوش و مدل مفهومی درباره این که مجموعه سوال هایی که تحت عنوان سنجش هوش هستند با هم چه معنا و مفهومی به لحاظ آماری یا ریاضیاتی دارند. روند دوم روندی است که توسط بینه پایه گذاری شد؛ یعنی زمانی که از او درخواست می کنند در خصوص غربال افراد دچار مشکل به لحاظ هوشی از افراد عادی آزمون بسازد.

نبض روان‌شناسی کشور دست براهنی بود

این مولف کتاب های روان‌شناسی ادامه داد: مفاهیم اساسی روان سنجی زیادند ولی می خواهم با واژه های خود براهنی صحبت کنم. یک مورد پایایی، دومی اعتبار و سومی هنجار ها و نرم ها است. در بحث پایایی مفاهیمی چون دقت، حساسیت، تکرار پذیری، قابلیت اعتماد و پیش بینی پذیری را مطرح می‌کند. پایایی به این معناست که آیا در تکرارهای متعدد همان نتایج به دست می آید یا خیر.

وی افزود: سه منبع مهم، پایایی را به هم می زند . اولین منبع تغییرات انگیزه و میزان خستگی یا آمادگی بر اساس گذشت زمان است، دومی تغییر تکالیف و سوم نمونه محدود رفتاری است که هر قدر رفتار و نمونه ما محدود باشد احتمال پایایی پایین می آید که بر اساس این ها می توانید قضاوت کنید که چگونه فردی بود.

این روانشناس اضافه کرد: روان سنجی مانند هر علم دیگری صاحب نظریه هایی شامل نظریه های کلاسیک اندازه گیری، نظریه تعمیم پذیری، نظریه چیرگی در حیطه و نظریه صفت یا ویژگی مکنون است. می خواهیم براهنی را در قالب سه موضوع روند، مفاهیم و نظریه ها توصیف کنیم. قبل از براهنی تلاش شد و کارهایی راجع به آزمون سازی و روان سنجی و روان آزمایی انجام شد و بخش هایی از کتاب های اندازه گیری و سنجش در روان شناسی و تعلیم و تربیت که مربوط به سرندایک و هیگن بود خسرو مهندسی با همکارانش در سال ۱۳۴۳ ترجمه کرد که مبانی نظری آزمون سازی را معرفی می کرد.

وی اضافه کرد: روش تحقیق در علوم اجتماعی ترجمه دیگری از خسرو مهندسی بود که سال ۱۳۴۴ بخشی از این کتاب راجع به مبانی نظری آزمون سازی صحبت کرده است. این دو کتاب جنبه های تئوریکی روان آزمایی را قبل از کارهای براهنی معرفی می کند.  در جنبه عملی روان آزمایی یعنی روند دوم کارهایی که قبل از براهنی انجام شده که خود براهنی در کتاب ها اشاره می کند، کارهای عیسی صدیق اعلم، علی اکبر سیاسی و محمدباقر هوشیار است. در مجموع در این کتاب ها از هوش و خرد، آزمون های روانی، روان شناسی شخصیت و روان شناسی بالینی در خصوص جنبه های عملی روان آزمایی صحبت می کند. سال ها بعد ارزشیابی شخصیت توسط ولی الله اخوت و لقمان دانشمند در سال ۱۳۵۰ پس از کارهای براهنی مطرح شد.

براهنی آزادگی و آزاد اندیشی خود را نفروخت/ علم روانشناسی وامدار اوست

حسن حمیدپور گفت: براهنی در حدود ۴۰ تا ۵۰ سال در عرصه روان‌شناسی کشور فعالیت کرد. او از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۵ در دانشکده تبریز، از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۶۲ در دانشگاه تهران و از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۸۰ در انتسیتو روان‌پزشکی تهران  تدریس کرد. او در طول این سال‌ها به دنبال ایجاد یا استحکام نوعی از روان‌شناسی بود که با ویژگی نگرش علمی آن را پایه­ گذاری کند.

این روان‌شناس افزود: بخشی از ناکامی‌هایی که براهنی با آن روبرو شد، به دلیل ویژگی‌های آن کار بود و او باید در مسیری نو گام برمی‌داشت. گرچه قبل از او افرادی نظیر  محمدباقر هوشیار و محمود صناعی این گام‌ها را برداشته بودند اما ادامه مسیر، راه ناهمواری بود. البته بخش دیگری از ناکامی‌ها براهنی به دلیل شرایطی بود که برای او بوجود می‌آوردند.

وی از ۱۴ سال فعالیت  براهنی در دانشگاه تهران به عنوان دوران طلایی خدمات وی در علم روان شناسی یاد کرد و گفت: هنوز دو کتاب براهنی به نام مبانی نظریه آزمون‌های روان شناسی و روان‌آزمایی زینت انتشارات دانشگاه تهران را دارند اما در پرتال دانشکده روان شناسی اسم ۹۹ نفر از اساتید قدیمی و حتی هیات علمی اخیر که حدود یک ماه پیش حکم آنها صادر شده، درج شده اما دریغ از یک یاد و نام از براهنی. البته خیلی جای گله نیست چراکه از صناعی هم نام نمی‌برند. چگونه است که ۱۴ سال از خدمات فردی که امروز فهمیده‌ایم چقدر به او مدیون هستیم؛ بهره برده­ اما اسمی از او نبرده­ اند. البته فکر می‌کنم به نفع براهنی است که نامش در چنین فضایی نباشد.

این روان شناس یکی دیگر از دلایل مدیون بودن جامعه روان شناسی به براهنی را تلاش‌های او برای معادل‌گزینی، معادل‌یابی و معادل‌آفرینی در علم روان شناسی عنوان کرد و افزود: براهنی از همان ابتدا که وارد عرصه روان شناسی شد، متوجه شد که علم روان شناسی باید به زبان فارسی بیان شود. دغدغه‌ای که او داشته این بوده که چگونه واژه پیدا کنم. از زمانی که کتاب انگیزش و هیجان ادوارد موری را ترجمه می کرد، به دنبال واژه‌آفرینی و یا خلق آن بوده است.

نبض روان‌شناسی کشور دست براهنی بود

نبض روانشناسی کشور در دست براهنی بود

حبیب ­الله‌ قاسم­ زاده گفت: حدود ۳۰ سال پیش بود که اقبالی رخ داد و بنده به همراه براهنی، عشایری، دولت ­آبادی و خمسه‌ای برای تدریس چند درس به جا مانده به دانشگاه تبریز دعوت شدیم. ما عهده‌دار تدریس پنج درس در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد بودیم و در عصرها و روزهای تعطیل دور هم جمع شده و به ارزیابی روان شناسی در ایران می‌پرداختیم. هنوز شیرینی آن ایام را به یاد دارم و غبطه می­ خورم که چرا آن را ثبت نکردیم.

استاد تمام گروه روان پزشکی در مرکز روان شناسی بالینی بیمارستان روزبه دانشگاه علوم پزشکی تهران به بیان نقش و جایگاه براهنی در روان شناسی ایران پرداخت و گفت: سمپوزیومی در سال ۱۳۸۱ به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد الکساندر رومانویچ لوریا در دانشگاه قزوین برگزار شد که در واقع دومین سمپوزیوم نوروپسیکولوژی در ایران بود. دبیری کنگره بر عهده من بود که طی سخنانی به عنوان مقدمه گفتم در فاصله سمپوزیوم اول تا دوم ما سه نفر را از دست داده ­ایم که عبارت بودند از  عظیم وهاب­ زاده، امیرحسین آریان­پور و محمدنقی براهنی. در آن عرایض گفتم که وهاب­ زاده وجدان آگاه جامعه روان پزشکی ایران، آریان­پور وجدان آگاه جامعه جامعه­ شناسی ایران و براهنی وجدان آگاه جامعه روانشناسی ایران بود.

قاسم ­زاده اظهار کرد: یکی از علت‌هایی که گاه روان شناسی مورد دخالت قرار می ­گیرد، برای این است که ما روان شناسی را ابزاری نکردیم. اگر پدیده ­ای را ابزاری کنید نمی ‎توانند در آن دخالت کنند. زیرا برای بکار بردن ابزار، ملزم به رعایت قواعدی هستند و رعایت این قواعد، چهره­ ای به محقق، دانشمند یا روان شناس می­ بخشد که آن چهره حرفه ­مندی است و فقط با ابزار ایجاد می ­شود و کسی که ابزار به معنای دقیق کلمه ندارد، در عالم علم هیچ چیز ندارد. براساس این نوع برداشت ما از حرفه‌گری است که انتظار داریم رفتار یک پزشک موقع معاینه یک بیمار، یا یک روان شناس موقع مصاحبه با یک بیمار، با رفتار فرد غیر پزشک و غیر روان شناس متفاوت باشد. اگر دیدید که متفاوت نیست مشکلی وجود دارد و آنجا چیزی به نام حرفه‌مندی و حرفه‌گرایی وجود ندارد.

این مؤلف و مترجم برجسته کتاب‌های حوزه روان شناسی با بیان اینکه براهنی در حوزه آموزش نیز یک نوع میانگین‌گریزی را انتخاب کرد، گفت: براهنی معتقد بود که نه درجات تحصیلات می‌تواند ما را روان شناس کند و نه شاخه تحصیلی بلکه یادگیری مفاهیم بنیادین است که می‌تواند فرد را به جایی برساند. به همین دلیل بود که سراغ کتاب‌های بنیادین رفت.

مراسم بزرگداشت محمدنقی براهنی به همت گروه روان‌شناسی خانه اندیشمندان و با حضور دوستان، همکاران و شاگردان آن در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

اخبار مرتبط

0 0 رای
امتیازدهی به مطلب
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه‌ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x