آیا ماموتی که احیا می‌شود، ثبت اختراع خواهد شد؟

دانشمندان در تلاش برای بازگرداندن گونه‌های منقرض‌شده هستند. اما آیا ماموتی که احیا می‌شود، به طبیعت تعلق دارد یا به ما؟

موش ظاهر چندان متفاوتی نداشت و مانند هر موش آزمایشگاهی دیگری دارای چشم‌های کوچک و گرد قرمز و خز سفیدی بود. مطمئناً DNA آن به گونه‌ای تغییر داده شده بود که برای آزمایش داروهای ضدسرطان ایدئال باشد، اما این مورد نیز چندان غیرعادی نبود.

سال ۱۹۸۸ بود و بیش از یک دهه از زمانی که پژوهشگران مؤسسه مطالعات زیست‌شناسی سالک نشان داده بودند که می‌توان با وارد کردن DNA ویروسی به رویان موش، موش‌های دارای تغییرات ژنتیکی تولید کرد، گذشته بود. در دهه‌های بعد، تعداد زیادی جانور اصلاح‌شده ژنتیکی ایجاد شدند اما هیچ‌یک از آن‌ها به اندازه موش هاروارد (OncoMouse) مهم یا بحث‌برانگیز نبودند.

علت اینکه اونکوموس مورد توجه قرار گرفت، مراحل اداری آن بود. در ۱۲ آوریل ۱۹۸۸، اداره ثبت اختراع و علائم تجاری ایالات متحده جواز ثبت اختراع برای آن صادر کرد. اولین‌باری بود که برای حیوان زنده‌ای چنین جوازی صادر می‌شد.

این پتنت یک موش را (که به گونه‌ای اصلاح شده بود که مستعد ابتلا به سرطان باشد) به اختراعی محافظت‌شده ازنظر قانونی تبدیل کرد با سند ثبت اختراعی که مانع از این می‌شد که دیگران موشی با این تغییرات ژنتیکی تولید کنند یا بفروشند (یا حداقل، برای ۲۰ سالی که بیشتر پتنت‌ها طول می‌کشند).

پتنت مذکور به دانشگاه هاروارد داده شد که مجوز انحصاری را به سرمایه‌گذار اصلی پژوهش‌های خود یعنی DuPont داد. به‌زودی، این غول تولیدکننده مواد شیمیایی تصویر اونکوموس را روی تی‌شرت‌ها چاپ کرد و اختراع جدید خود را با قیمت ۵۰ دلار به ازای هر موش به پژوهشگران می‌فروخت. آن سند ثبت اختراع علم را برای همیشه تغییر داد.

پس از اونکوموس، دانشمندان برای اختراع و ثبت اختراع حیوانات دیگری که در پژوهش‌های آن‌ها مفید بود، هجوم آوردند. این موارد بیشتر شامل موش‌ها می‌شد، اما گاهی‌اوقات گونه‌های دیگر نیز ثبت اختراع می‌شدند، مانند خرگوش‌هایی که مهندسی شده بودند تا مستعد ابتلا به عفونت اچ‌آی‌وی باشند.

اونکوموس در مطالعات بی‌شماری درزمینه‌ی سرطان سینه مورد استفاده قرار گرفت و به پژوهشگران کمک کرد تا ژنتیک پشت‌صحنه‌ی آسیب‌پذیری انسان نسبت‌به سرطان را درک کنند.

اما اونکوموس همچنین موجب ایجاد این سؤال شد که مرز بین آنچه به انسان تعلق دارد و آنچه به طبیعت تعلق دارد، کجا است؟ از این گذشته، اگر بتوانیم حیواناتی را که درحال‌حاضر وجود دارند، ثبت اختراع کنیم، چه چیزی مانع از ثبت اختراع گونه‌هایی می‌شود که مدت‌ها پیش از بین رفته‌اند؟

این یک معمای اخلاقی است که از پارک ژوراسیک سرچشمه گرفته است، اما موضوعی است که اکنون در دنیای واقعی حقوقدانان و دانشمندان با آن درگیر هستند.

کولوسال (استارتاپی که جرج چرچ، ژنتیکدان هاروارد یکی از موسسان آن است) می‌خواهد طی شش سال آینده ماموت‌های پشمالو را به زندگی بازگرداند. بن لام، مدیرعامل کولوسال اطمینان دارد که ماموت را می‌توان ثبت اختراع کرد. اما بازگرداندن گونه‌ای که آخرین‌بار ۴ هزار سال پیش روی زمین راه می‌رفت، سوالاتی ایجاد می‌کند که بنا به هشدار دانشمندان، برای آن‌ها آماده نیستیم. آیا واقعا کسی می‌تواند یک ماموت را ثبت اختراع کند؟ و اگر می‌تواند، آیا باید این کار را انجام دهد؟

زمان پاسخ دادن به این سوالات درحال پایان است. مایک بروفورد، زیست‌شناس حفاظت از دانشگاه کاردیف که به تدوین دستورالعمل‌های اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت درمورد انقراض‌زدایی (de-extinction) کمک کرده است، نگران این مسئله است که بیشتر کارهای انقراض‌زدایی توسط شرکت‌های خصوصی انجام می‌شود و دانشمندان نمی‌توانند از اهداف آن‌ها اطمینان حاصل کنند. او می‌گوید: «در این زمینه، جامعه دانشگاهی و جامعه حفاظت در حاشیه قرار دارند.»

ازنظر تصمیم‌گیری در این مورد که حیوانات انقراض‌زدایی‌شده آیا باید در طبیعت رها شوند (و در کجا)، وضعیت حقوقی آن حیوانات اهمیت بسیاری خواهد داشت.

بز کوهی بوکاردو / bucardo

علم انقراض‌زدایی (احیای گونه‌هایی که مدت‌ها است منقرض شده‌اند) درحال نزدیک شدن به مرحله‌ی اجرا است.

در ژانویه ۲۰۰۰، آخرین بز کوهی پیرنئن (بوکاردو) براثر سقوط درخت مرد. این گونه از بز وحشی که بومی شمال اسپانیا بود، به علت شکار تا مرز انقراض پیش رفته بود و درنهایت با وزش بادی به‌طور کامل نابود شد. البته سال‌ها پیش از مرگ آخرین بوکاردو، دانشمندان در اسپانیا تکه‌ای از بافت گوش آن را با این امید برداشته بودند که بتوانند از DNA درون آن استفاده کنند تا این گونه را دوباره به حیات بازگردانند.

این دقیقاً همان کاری است که آن‌ها در سال ۲۰۰۳ انجام دادند و DNA بز کوهی را گرفتند و آن را وارد تخمک‌هایی کردند و رویان‌های حاصل را درون بدن گونه بز دیگری که از خویشاوندان نزدیک آن بود، کاشتند. از میان ۲۰۸ رویان، فقط یک مورد به مرحله تولد رسید. این جانور برای لحظه‌‌ی کوتاهی برگشته بود، اما سپس از‌نظر تنفسی مشکل پیدا کرد و دقایقی بعد مرد. کالبدشکافی نقص ریوی را آشکار کرد که در حیوانات شبیه‌سازی‌شده شایع است. بوکاردو از حالت انقراض به شدیدا در خطر انقراض تبدیل شده بود و دوباره پس از چند دقیقه منقرض شد.

تلاش‌های دیگر برای شبیه‌سازی (کلون‌سازی) گونه‌های درمعرض خطر موفق‌تر بوده است. در سال ۲۰۲۰، دانشمندان برای اولین‌بار یک راسوی پاسیاه را شبیه‌سازی کردند. آن حیوان کلون‌شده که «الیزابت آن» نام گرفت، کپی ژنتیکی ماده‌ای وحشی به نام ویلا است که در دهه‌ی ۱۹۸۰ مرد.

راسوی پاسیاه که زمانی در دشت‌های بزرگ آمریکا پراکنده بود، تصور می‌شد منقرض شده باشد تا اینکه یک سگ مزرعه به دانشمندان کمک کرد تا کلنی متشکل از ۱۸ راسوی پاسیاه را در سال ۱۹۸۱ در وایومینگ کشف کنند. اگرچه درحال‌حاضر حدود ۳۷۰ راسوی پاسیاه در حیات وحش وجود دارد، این گونه هنوز به‌شدت در خطر انقراض قرار دارد که به‌همین‌دلیل، است که متخصصان حفاظت از محیط زیست به دقت به‌دنبال جفتی برای الیزابت آن هستند.

بسیار بعید است که هرگز شاهد ثبت اختراعی برای الیزابت آن یا حیوانات دیگری که ازطریق شبیه‌سازی احیا می‌شوند، باشیم. بیشتر سیستم‌های حقوقی، ثبت اختراع آنچه را که در طبیعت اتفاق می‌افتد، غیرممکن می‌سازند. نمی‌توانید یک حیوان یا گیاه را فقط به این خاطر که شما اول آن را پیدا کرده‌اید، ثبت اختراع کنید. باید ثابت کنید چیزی را اختراع کرده‌اید.

الیزابت آن ازنظر قانونی محصول آشکار طبیعت است. دی‌ان‌ای او کپی تقریباً یکسانی از ویلا است، او یک تکرار است و نه یک اختراع. دانشمندانی که گوسفند دالی را در سال ۱۹۹۶ شبیه‌سازی کردند، امیدوار بودند، آن را ثبت اختراع کنند، اما دقیقاً به‌همین‌دلیل، رد شدند. یک قاضی دادگاه‌ استیناف ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ به نبرد حقوقی طولانی درمورد آن پایان داد و نوشت: «همسانی ژنتیکی دالی با والد اهداکننده‌اش موجب می‌شود که او ثبت‌پذیر نباشد.»

اما شبیه‌سازی تنها راه ممکن برای انقراض‌زدایی نیست. در سپتامبر ۲۰۲۱، استارتاپ کولوسال با اعلام این موضوع که ۱۵ میلیون دلار برای احیای ماموت پشمالو جمع‌آوری کرده است، راه‌اندازی شد.

اگرچه کولوسال خود را به‌عنوان پیشرو درزمینه‌ی انقراض‌زدایی معرفی می‌کند (وب‌سایت کولوسال صفحه‌ی کاملی را به این اصطلاح اختصاص داده است)، این استارتاپ دقیقاً ماموت‌های پشمالو را به زندگی بازنمی‌گرداند.

ژنوم ماموتی وجود ندارد که به اندازه کافی کامل باشد که بتوان آن را مستقیما درون سلول تخمک کاشت، بنابراین، در این‌جا شبیه‌سازی مطرح نیست.

کاری که دانشمندان کولوسال می‌خواهند انجام دهند، این است که از دانش خود درمورد ژنوم ماموت برای ویرایش DNA فیل آسیایی استفاده کنند، به‌طوری‌که شباهت بیشتری به خویشاوندان پشمالوتر و باستانی خود داشته باشد. بن لام، مدیرعامل کولوسال می‌گوید: «ما ماموت‌ها را انقراض‌زدایی نمی‌کنیم. ما ژن‌ها را انقراض‌زدایی می‌کنیم تا اساسا فیل‌های آسیایی را نسبت‌به سرما مقاوم کنیم.» نتیجه‌ی نهایی، یک هیبرید فیل-ماموت خواهد بود که لام آن را به‌عنوان یک «ماموت عملکردی» یا «فیل قطبی» توصیف می‌کند.

لام می‌خواهد درنهایت فیل‌های قطبی را در توندرای سیبری رها کند و امیدوار است که آن‌ها به بازسازی اکوسیستم استپی باستانی، احیای علفزارها و حفظ کربن درون خاک منجمد کمک کنند (اینکه آیا این اتفاق واقعا رخ می‌دهد یا نه، جای بحث دارد).

کولوسال قبلا مکانی را برای ماموت‌های عملکردی خود درنظر گرفته است. پارک پلیستوسن در گوشه شمال شرقی روسیه، ذخیره‌گاهی طبیعی است که توسط سرگئی زیموف، بوم‌شناس روسی و پسرش نیکیتا نگه‌داری می‌شود.

در این قطعه زمین ۵۰ مایل مربعی از توندرا، جانورانی مانند یاک‌ها، اسب‌ها و گاومیش کوهان‌دار رها شده‌اند و زیموف‌ها امیدوار هستند درختچه‌ها و درختان را لگدمال و ریشه‌کن کنند و راه را برای رویش علفزارهایی باز کنند که بین ۲/۶ میلیون تا ۱۱۷۰۰ سال پیش در دوره پلیستوسن این منطقه را پوشانده بودند. یک ماموت پشمالو (یا حداقل یک فیل آسیایی که این نقش را بازی می‌کند) بهترین دستاورد این پارک خواهد بود.

باوجود اشاره به پارک ژوراسیک، لام می‌گوید هدف او از کولوسال کسب درآمد مستقیم از خود ماموت‌ها نیست، بلکه ثبت اختراع و مجوز فناوری‌های دیگری است که شرکت در این مسیر ایجاد می‌کند. برای مثال، آن‌ها ممکن است برای پرورش هیبریدهای ماموت-فیل به ساخت رحم‌های مصنوعی بزرگی نیاز داشته باشند و این فناوری ممکن است درنهایت به نوزادان بسیار نارس انسان کمک کند تا در خارج از بدن زنده بمانند. تکنیک‌های دیگری که آن‌ها برای ویرایش ژن یا ذخیره DNA حیوانات ایجاد می‌کنند، ممکن است برای پژوهش‌های علمی یا تلاش‌های حفاظتی مفید باشد. لام می‌گوید: «فکر می‌کنم که نسبت‌به ژنوم‌های حاصل، از خود فناوری سود بیشتری به دست آورید.» اگرچه، او این موضوع را رد نمی‌کند که کل حیوانات روزی ثبت اختراع شوند.

کبوتر وحشی آمریکای شمالی / passenger pigeon

پروژه‌ای در سازمان غیرانتفاعی Revive & Restore که به شبیه‌سازی راسوهای پاسیاه کمک کرد، از رویکرد ویرایش ژن مشابهی با کولوسال، اما این بار برای بازگردان کبوتر وحشی آمریکای شمالی که منقرض شده است، استفاده می‌کند.

در هر دو مورد، هدف بازآفرینی کامل گونه منقرض‌شده نیست، بلکه ایجاد جانور دورگه‌ای است که به اندازه کافی به گونه منقرض‌شده نزدیک است که با همان کنام اکولوژیکی سازگاری داشته باشد که جد او که مدت‌ها پیش از بین رفته است، در آن زندگی می‌کرد.

بن نواک، دانشمندی که پروژه کبوترهای وحشی را در Revive & Restore هدایت می‌کند، می‌گوید کبوترهای وحشی ممکن است زمانی فراوان‌ترین پرندگان روی زمین بوده باشند. قبل از انقراض آن‌ها در سال ۱۹۱۴، این پرندگان در دسته‌های انبوهی در سراسر ایالات متحده و کانادا زندگی می‌کردند و رژیم غذایی آن‌ها که از دانه‌ها، میوه‌ها و مغزهای گیاهی تشکیل شده بود، به ایجاد جنگل‌های شمال شرقی ایالات متحده کمک می‌کرد. وارد کردن مجدد این گونه (یا گونه‌ای شبیه آن) به این منطقه ممکن است به محافظت از این اکوسیستم‌های جنگلی شکننده کمک کند.

یک رویکرد ترکیبی برای انقراض‌زدایی ممکن است به اندازه کافی مبتکرانه باشد که واجد شرایط حمایت از حق ثبت اختراع باشد. ازآنجا که ماموت-فیل‌ها هرگز در طبیعت وجود نداشته‌اند، ممکن است قوانینی را که کلون‌ها را از ثبت اختراع خارج می‌کند، نقض نکنند.

مقاله‌ای که اخیراً در مجله‌ی Journal of Law and the Biosciences منتشر شد، به این مسئله اشاره داشت که برخی از کارشناسان حقوقی اطمینان دارند که گونه‌های انقراض‌زدایی‌شده را حداقل در آمریکا می‌توان ثبت اختراع کرد (در اتحادیه اروپا، این پتنت‌ها می‌تواند به دلایل اخلاقی رد شود).

نویسندگان به چند دلیل اشاره می‌کنند که چرا شرکت‌ها ممکن است بخواهند جانوران انقراض‌زدایی‌شده را ثبت اختراع کنند: برای جذب سرمایه‌گذاران با وعده‌ی درآمد حاصل از صدور مجوز در آینده، برای جلوگیری از اینکه شرکت‌های دیگر روی همان حیوانات کار کنند و برای اطمینان حاصل کردن از اینکه دارای حق انحصاری برای به نمایش گذاشتن حیوان در باغ وحش یا پارک هستند.

اما اندرو تورنس، استاد حقوق دانشگاه کانزاس، چندان مطمئن نیست که قانون ایالات متحده اجازه دهد. او به نبردی حقوقی بر سر برخی از پتنت‌ها اشاره می‌کند که به یک شرکت آزمایش ژنتیکی حقوق انحصاری برای جداسازی و توالی‌یابی ژن‌های BRCA1 و BRCA2 انسانی را می‌داد. جهش در این ژن‌ها می‌تواند به‌طور چشمگیری خطر سرطان سینه و تخمدان را افزایش دهد. در سال ۲۰۱۳، دیوان عالی ایالات متحده آمریکا حکم داد: «ازآن‌جا که این دو ژن به صورت طبیعی وجود دارند، واجد شرایط ثبت اختراع نیستند.»

دادگاه ممکن است تصمیم بگیرد که ویرایش یک فیل آسیایی برای اینکه به یک ماموت شبیه شود، نیز بازآفرینی چیزی است که در طبیعت وجود داشته است، هرچند آن موجود هزاران سال پیش از بین رفته است.

تورنس که در سال ۲۰۱۵ به نیوکاسل انگلستان رفت تا در کنفرانسی شرکت کند که در آن دانشمندان درباره‌ی امکان بازگرداندن ماهی‌گیرک بزرگ که از سال ۱۸۴۴ منقرض شده بودند، بحث می‌کردند، می‌گوید هر چیزی که بتوانید نشان دهید در ژنوم وجود دارد یا جایی پیدا می‌شود، در ایالات متحده و تاحد زیادی در کشورهای دیگر قابل ثبت نیست.

درحالی‌که هنوز نمی‌دانیم که آیا انقراض‌زدایی امکان‌پذیر است یا نه، اگر نتیجه‌بخش باشد، ممکن است سودآور باشد. در سال ۲۰۱۳، همان سالی که دادگاه عالی درمورد ژن‌های سرطان سینه رای داد، سه حقوقدان مقاله‌ای طولانی نوشتند که در آن استدلال می‌کردند که دیر یا زود باید به مسئله ثبت اختراع چنین مواردی پرداخته شود.

شرکت‌هایی که درزمینه‌ی انقراض‌زدایی کار می‌کنند، ممکن است خواهان حقوق انحصاری برای به نمایش گذاشتن حیوانات در پارک مخصوص باشند. یک شرکت ممکن است مکائو کوبایی یا طوطی کارولینا را احیا کند و پرندگان را به افرادی بفروشد که مایل به پرداخت قیمت بالایی برای پرندگان کمیاب هستند.

جایی که پولی برای به دست آوردن وجود دارد، بعید است که تمایل به ثبت اختراع وجود نداشته باشد. تورنس می‌گوید هرچند اکنون برای ما بعید به‌نظر می‌رسد، درنهایت قانون باید خود را با این موقعیت‌های جدید تطبیق دهد.

البته سؤال بزرگ‌تری که وجود دارد این است که آیا باید گونه‌های احیاشده را ثبت اختراع کرد. پاسخ این سؤال می‌تواند ارتباط زیادی با این مسئله داشته باشند که هدف از انقراض‌زدایی چیست.

انقراض‌زدایی را می‌توان جبرانی برای صداها گونه‌ای دانست که انسان‌ها به‌طور جزئی یا کامل آن‌ها را منقرض کرده‌اند. به‌عقیده‌ی نواک، هرگونه‌ای که توسط انسان از بین رفته است، باید به‌عنوان کاندیدای قانونی برای انقراض‌زدایی درنظر گرفته باشد، تا زمانی که هنوز جایی باقی مانده باشند که بتواند به‌طور طبیعی در آن زندگی کند.

به‌نظر حامیان محیط زیست، سؤال مهم این است که آیا واقعا در یک اکوسیستم کنامی وجود دارد که نیاز باشد که پر شود و آیا گونه احیاشده گزینه مناسبی برای آن است یا نه. گاهی‌اوقات آن کنام ممکن است به‌کلی ناپدید شده باشد. هرچه باشد، هزاران سال از زمانی که ماموت‌های پشمالو در سیبری پرسه می‌زدند، می‌گذرد.

به‌جای بازگردان گونه‌های منقرض‌شده، راه دیگری که حافظان محیط زیست می‌توانند شکاف موجود در یک اکوسیستم را پر کنند، وارد کردن گونه‌ای مشابه از منطقه‌ای متفاوت است. به‌عنوان مثال، بروفورد در پروژه‌ای مشارکت دارد که لاک‌پشت غول‌پیکر آلدابرا را به جزیره‌ای در نزدیکی موریس ببرد تا شکافی را که براثر انقراض لاک‌پشت بومی این منطقه ایجاد شده است، پر کند. دیگران پیشنهاد وارد کردن گونه‌های مرجان مقاوم دربرابر گرما را به مناطقی که براثر تغییرات اقلیمی درمعرض خطر قرار دارند، ارائه داده‌اند.

بروفورد می‌گوید اگر حیوانات منقرض‌شده را به اکوسیستم‌های مدرن برگردانیم، درنهایت ممکن است با مشکلات جدی دیگری برخورد کنیم. ماموت‌ها حیواناتی هستند که منطقه وسیعی را تحت پوشش قرار می‌دهند و ممکن است مهار آن‌ها سخت باشد. همچنین، نمی‌دانیم که آیا بیماری‌هایی که جمعیت ماموت‌ها را تحت کنترل داشته است، هنوز وجود دارد یا نه. او می‌گوید: «این مانند پارک ژوراسیک نیست که همه چیز در یک جزیره کوچک خیالی در میانه دریای کارائیب وجود داشته باشد. این‌ها کشورهای بزرگ با مزرهای بزرگ قابل نفوذ هستند.»

همچنین این سؤال نه چندان مهم وجود دارد که حیوانات انقراض‌زدایی‌شده چگونه طبقه‌بندی می‌شوند. آیا یک فیل آسیایی ویرایش‌شده ازنظر ژنتیکی یک ماموت، فیل یا موجودی بین این دو درنظر گرفته می‌شود؟ آیا این جانور فورا در فهرست گونه‌های درمعرض خطر قرار می‌گیرد؟ یا چون که قبلا هرگز وجود نداشته است، گونه‌‌ی مهاجمی تلقی می‌شود که ورود آن به بیشتر مناطق ممنوع است؟

نواک، اگرچه از انقراض‌زدایی حمایت می‌کند، اما فکر نمی‌کند که این صنعت باید برای کسب سود وجود داشته باشد یا اینکه گونه‌های احیاشده هرگز باید به ثبت اختراع برسند. او می‌گوید: «ما محصول فرعی داستان باورنکردنی این سیاره هستیم و خودبینی بسیار زیادی است که فکر کنیم می‌توانیم نوعی حق قانونی روی کل جمعیت یک موجود زنده داشته باشیم.»

بیشتر مقالات علمی او به صورت آنلاین و رایگان دردسترس همه مردم قرار دارد و او مقالاتی را که رایگان نیستند، به هر کسی که درخواست کند، می‌دهد. نواک می‌گوید اگر بتواند کبوترهای وحشی را احیا کند، هرگز آن‌ها را نخواهد فروخت.

نواک می‌گوید درواقع Revive & Restore پروژه انقراض‌زدایی ماموت را به مدت ۹ سال بدون جذب بودجه کافی برای اجرای پروژه اجرا کرده بود. این سازمان غیرانتفاعی در ابتدا قصد داشت روی پرکردن توندراهای اوراسیا و آمریکای شمالی با دورگه‌های فیل-ماموت کار کند.

طبق اطلاعات منتشرشده در صفحه وب این سازمان، آن‌ها در آشنایی بین ژنتیک‌دان جرج چارچ و سرگئی زیموف پیش از واگذاری پروژه به کولوسال، میانجی‌گری کرده‌اند. پروژه‌ی مذکور که اکنون سودمحور است، به سرعت سرمایه را ازسوی بریر کپیتال، تونی رابینز، برادران وینکلوس و توماس تال فیلم‌ساز جذب کرد. نواک می‌گوید: «واقعیت این است که انقراض‌زدایی پول را جذب نمی‌کند و پول زمانی می‌آید که ایده سود مطرح باشد.»

اما لام استدلال می‌کند که بدون سرمایه‌گذاری خصوصی، انقراض‌زدایی ممکن است هرگز پیشرفت نکند، چراکه فرایندی گران است. کولوسال باید پول بیشتری جمع کند تا پروژه را ادامه دهد و لام امیدوار است فناوری‌هایی که استارتاپ در طول مسیر ایجاد می‌کند، درزمینه‌های مراقبت‌های بهداشتی، پژوهش و محافظت مفید باشد. او می‌گوید فناوری‌های مورد استفاده برای انقراض‌زدایی نه‌تنها برای گونه‌هایی مانند ماموت‌ها بلکه برای جمعیت‌های کوچکی مانند کرگدن‌های سفید شمالی و گونه‌های دیگر قابل استفاده است.

حق ثبت اختراع ممکن است فقط هزینه‌ای باشد که حامیان محیط زیست باید بپردازند. اگرچه نواک مدل انقراض‌زدایی سودمحور را به‌شدت رد می‌کند، حتی خود او ایده‌ای درزمینه ویرایش ژن دارد که می‌خواهد ثبت اختراع کند.

در صورتی‌که ایده‌اش عملی شود و حق ثبت اختراع به او اعطا شود، او می‌خواهد سرمایه حاصل از این نوآوری را صرف کار انقراض‌زدایی غیرانتفاعی خود کند. او می‌گوید: «باید پول دربیاوریم. کل دنیا حول محور پول می‌چرخد. بنابراین، من هم سعی می‌کنم تا سهم خود را به دست بیاورم.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا