
به گزارش خبرنگار اجتماعی نخ نیوز، حرف از جنگ همیشه با تاریخ ایران و ایرانی همراه بوده است؛ چه زمانی که پادشاهان با لشکرکشی به فکر کشورگشایی بودند و چه هنگامی که دیگران برای کشورگشایی به فکر دستاندازی به ایران میافتادند و مردم مشغول دفاع میشدند.
اگرچه متأسفانه برهههایی هم بوده که برای دستاندازی به کشور اساساً نیاز به حملهای نبوده که قرار به دفاع برابر آن باشد. صرفا عزمی برای کندن تکهای از پاره تن ایران جزم شد و دودستی به بهانههای مختلف تقدیمشان شد.
رویارویی استکبار جهانی با ایران قوی
اما با انقلاب اسلامی ورق برگشت؛ با وجود بحرانهای مختلف داخلی از جمله تلاش برای کودتا و جنگ مسلحانه و اختلافافکنی بین مردم و حتی حمله عراق با همراهی کشورهای مختلف دنیا ازجمله ابرقدرتها علیه جمهوری اسلامی ایران، دیدند که حساب این حکومت با بسیاری از پیشینیانش فرق میکند.
به همین دلیل پس از جنگ هرچه در توان داشتند به کار گرفتند و در عمل با ایران قویتر روبهرو شدند. ایران در حوزههای مختلف قدرت گرفت و همین قدرت ریسک حمله به آن را برای دشمنان بالاتر برد. در حوزه نظامی به ویژه در بازه جنگ تحمیلی محتاج ابتداییترین تجهیزات و تسلیحات برای دفاع و حمله بودیم اما امروز تولیدات نظامی در حال فرو رفتن در اراضی خبیثترین دشمن بشریت است؛ در حوزه فضا، هستهای، پزشکی، آموزشی و … هم مانند حوزه نظامی با وجود تحریمهای سنگین و کارشکنیهای گسترده بسیاری از کشورها، ایران اسلامی دستاوردهای شگرفی کسب کرد.
تمام این مؤلفهها در کنار هم دستیابی به ایران قوی و قدرتمندتر را دستیافتنیتر کرده است و برهمین اساس، استکبار هم تلاشهای خود برای جلوگیری از تحقق این افق و تبدیل ایران به کشوری قدرتمند و الگویی برای سایر کشورها را به کار گرفته است.
تشدید تحریمها، تهدیدات امنیتی، تلاش برای ایجاد آشوب و خرابکاری، تحریک کشورها علیه ایران و مواردی از این دست، اقداماتی بوده که غرب به سرکردگی آمریکا برای توقف حرکت رو به رشد جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته است.
آغاز جنگ ۱۲ روزه با توهم سرنگونی ایران
خردادماه امسال نیز غرب با بهانه قرار دادن مسئله هستهای و اقدامات انحرافی آژانس انرژی اتمی و گزارش دروغ رئیس آن، چراغ سبز حمله نظامی اسرائیل به عنوان یکی از آخرین ابزارهای کنترل جمهوری اسلامی ایران را نشان داد تا با توجه به دستاوردهای این حمله، به زعم خود گامهای بعدی برای سرکوب و حتی سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را بردارد.
حمله شبانه رژیم صهیونیستی به ایران و ترور دهها فرمانده نظامی و دانشمند، جبهه غرب را به این باور رسانده بود که کار جمهوری اسلامی ایران با حذف تعداد زیادی از فرماندهان نظامی و دانشمندانی در حوزههای مختلف مثل پزشکی، هوش مصنوعی و هستهای، تمام شده و وقت برداشتن محصول است. اما بازسازی فوری ساختار سختافزاری و نرمافزاری با مدیریت رهبر معظم انقلاب، و آغاز پاسخ قاطع و خیرهکننده نیروهای مسلح به تجاوز رژیم صهیونیستی، دشمن را از اسرائیل و غرب آسیا تا اروپا و آمریکا به چنان شوکی کشاند که کمتر از ۲هفته از آغاز تجاوز با چندین واسطه درخواست آتشبس دادند.
تجاوزی که دهها برابر فرماندهان نظامی و دانشمندان، زن و کودک را به شهادت رساندند و دهها برابر اماکن نظامی، بیمارستان، ساختمان مسکونی، مهدکودک، زندان، ساختمان اداری، صداوسیما، کارخانه، خیابان و … را تخریب کرد.
وحشیگری رژیم صهیونیستی و پاسخ قاطع و جانانه نیروهای مسلح به آن وحشیگری، چنان وحدتی بین مردم برای دفاع مقابل تجاوز و حمایت از نیروهای مسلح ایجاد کرد که از همان ابتدا تمام خوابها و سناریوهای دشمن برای اجرای گامهای بعدی را نقش بر آب کرد.
انسجام ملی در اوج
به موازات وحدت و همدلی بین اقشار مختلف مردم و حمایت یکپارچه آنها از ارکان نظام (از شخص رهبر معظم انقلاب تا نیروهای مسلح در حال دفاع و دولت)، بخشهای مختلف اجرایی کشور و کارگزاران نظام در حوزههای مختلف سعی کردند با کنار گذاشتن اختلافات موجود، گام محکمتری از نشان دادن اتحاد موجود در کشور بردارند.
کنترل نرخ قیمت کالاهای اساسی، نظارت بر توزیع مناسب کالا، دارو، سوخت، پیگیری درمان رایگان مجروحان، بازسازی تأسیسات آسیبدیده و …. اموری بود که با همکاری و هماهنگی دستگاهها و مسئولان حوزههای مختلف و البته صبوری قابل تقدیر مردم بدون کمترین مشکل انجام شد.
شهر تهران کانون اصلی تجاوز رژیم صهیونیستی برای ترور فرماندهان و دانشمندان بود و به همین دلیل صهیونیستها خوی وحشیگری خود را در حد اعلی به کار گرفتند تا ایجاد تلفات بالا، در کنار حذف فرماندهان و نخبگان، با کشتار مردم عادی، از آنها هم انتقامی گرفته باشد. به عنوان مثال، برای ترور یک دانشمند، ۶۰ نفر ازجمله ۲۰ کودک را فقط در یک مجتمع مسکونی به شهادت رساندند.
تخریب ساختمانهایی که عمدتاً مسکونی بودند، از یکسو باعث سرگردانی ساکنانی شده بود که از این حمله جان سالم به در برده بودند و از سوی دیگر زندگی سایر ساکنان محله یا آن محدوده را مختل کرده بود. به همین دلیل دولت باید فکری اساسی برای اسکان ساکنان جنگزده، آواربرداری، برآورد خسارات مالی به ساختمانها و خودروها و تأسیسات شهری و … میکرد.
اقدام جهادی شهردار تهران برای کمک به دولت
باتوجه به اینکه شهرهای مختلف کشور مورد هجوم رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود، علیرضا زاکانی شهردار تهران که معمولاً در جلسات هیئت دولت شرکت میکند، برای کاهش بار سنگینی که بر دوش دولت قرار گرفته بود، در یکی از جلسات دولت، پیشنهاد تفویض اختیار به شهرداری تهران برای پیگیری امور جنگزدههای پایتخت را مطرح کرد تا دولت با فراغ خاطر بیشتری به سایر امور به ویژه مربوط به استانهای دیگر بپردازد.
تجربه زاکانی درباره حضور در موقعیتهای مستقیم جنگی و عرصههای مختلف مدیریتی، باعث شد شوک واردشده به بخشی از بدنه دولت بهویژه وزیر جوان راه و شهرسازی _که شاید به دلیل عدم مواجهه با چنین موقعیتهایی و ضعف عمومی نهادها در انجام مانورهای مرتبط با بحرانهای مختلف بتوان بابت این شوک به آنها حق داد_، خنثی شده و با آرامش بهتری به مدیریت امور بپردازند.
زاکانی شهردار شهر تهران و به عبارت بهتر پایتخت ایران است؛ شهری که باتوجه به وسعت و جمعیت، میتوان آن را با چندین کشور مقایسه کرد. شهری که انبوهی از مشکلات در حوزههای مختلف دارد و شاید برای برخی از آنها هنوز راهکار مشخصی هم پیدا نشده باشد. اما اشراف بر همین پهنه مملو از مشکلات باعث شد زاکانی با علم به اینکه ممکن است آماج انتقادات و حملات و تخریبها بابت پیشنهادی که داده است، قرار گیرد، وارد میدان شد و با موافقت دولت در تفویض اختیار به شهرداری تهران، امور مربوط به اسکان جنگزدهها، آواربرداری، تعمیر واحدهای مسکونی و تعیین تکلیف ساخت مجدد خانههای تخریبشده را آغاز کرد.
قطعاً چه رسانهها و چه مسئولان مختلف ممکن است نقدهایی به عملکرد زاکانی در شهرداری تهران داشته باشند و چه بسا شهردار هم به این نقدها مشرف و معترف باشد، اما اقدام فوری برای اعلام آمادگی در انجام هرگونه کمکی به دولت و ارائه پیشنهادی که با موافقت رئیس جمهور مواجه شد، گامی عملی در نشان دادن وحدت و وفاق را نشان داد.
او میدانست که اسکان، رسیدگی مرتب به جنگزدهها، تأمین تغذیه آنها، تفکیک ساختمانها به نیازمند بازسازی، نیازمند تعمیر و نیازمند مقاومسازی، آواربرداری، هماهنگی تأمین لوازم منزل، دپوی آوار هر ساختمان در محلی خاص برای یافتن اموال قیمتی و وسایل شخصی مهم، هماهنگی با هتلهای محل استقرار خانوادهها، ارائه برنامهها برای اسکان موقت خانوارها، اجاره منزل برای آنها، دریافت نظر جنگزدهها درباره تعیین تکلیف وضعیت واحد مسکونی برای ساخت در همان نقطه یا دریافت واحد مسکونی در نقطه دیگر شهر و …. بار به شدت سنگینی است که بر امور جاری پایتخت اضافه میشود و قطعاً مجموعه شهرداری را با چالشی جدی روبهرو میکند.
اما زاکانی ایستاد و شهرداران مناطقی که با آسیبهای ناشی از تجاوز مواجه بودند را به خط کرد تا با این تفویض اختیار کارها با سرعت بیشتری طی شود.
هجمه خودی و غیرخودی به زاکانی
با عادیتر شدن اوضاع جامعه، برخی صداها در تقابل با این پیشنهاد شهرداری تهران و موافقت دولت بلند شد. عدهای که غالباً خود را حامی دولت مینامند با طرح مباحثی چون تبلیغاتی بودن و بیاثر بودن و ابتر ماندن برنامه شهرداری، به زاکانی و مجموعه او تاختند و مدعی شدند زاکانی و شهرداری قرار است با فروش تراکم هزینههای بازسازی را جبران کند و با همین کار هم آسیب بیشتری به شهر بزند و هم باری بر دوش شهرداری احتمالی آینده بگذارد.
عدهای هم که از بدنه مدیریت شهری فعلی تهران هستند و تقابل گاه و بیگاه آنها با زاکانی و مجموعه شهرداری را در دوره اخیر بارها دیدهایم حالا یا دستشان از مافیای حمل و نقل کوتاه شده یا نتوانستند حکمی برای دوستان خود از شهردار بگیرند به بهانه مباحثی چون مخالفت با استفاده زاکانی از منابع مالی و سختافزاری شهرداری تهران برای انجام کاری که اساساً وظیفه دولت است، ساز انتقاد را کوک کردند. یکی بهروزرسانی آمار خانههای آسیبدیده را نشانه فریبکاری میداند و یکی درباره میزان هزینه بازسازی و سهم شهرداری ابهامآفرینی میکند و دیگری اقدامات شهرداری را فعالیتی سیاسی و انتخاباتی میداند.
این نوع هجمههای مستقیم و غیرمستقیم در حالی مطرح میشود که تمام کسانی که در حال انتقاد از شهرداری هستند در گام اول باید به این مسئله توجه کنند که اساساً شهردار تهران میتوانست از ارائه این پیشنهاد خودداری کند و به انجام امور ذاتی خود بپردازد تا نهادهای دولتی که بعضاً در شوک بودند وظایف خود را انجام دهند و نهایتاً اگر دستوری از سوی نهادهای بالادستی به صورت قانونی ابلاغ شد آن را انجام دهد که اینگونه مورد هجمه قرار نگیرد.
ثانیاً بهتر است به جای طرح انتقادات بدون ارائه پیشنهاد و راهکار جایگزین در رسانهها، پاسخ گام عملی شهردار تهران در نشان دادن وفاق و همدلی و مشارکت در بحرانیترین موقعیت ممکن را در جلسات خصوصی مطرح کنند تا عیوب احتمالی اقدام فعلی شهرداری هم برطرف شود و این همدلی که منجر به آرامش خاطر عموم مردم بهویژه غالب افراد جنگزده شده بود، به تنش و نگرانی بابت احتمال بدتر شدن اوضاعشان نشود.
سخنی با شهردار تهران
اما سخنی هم با شهردار تهران؛ همانطور که دولت با پیشنهاد شهردار تهران در زمینه تفویض اختیار برای پیشبرد امور جنگزدهها در تهران بهویژه بازسازی منازل موافقت کرد، شهردار تهران هم بخشی از این امور را به شهردار مناطقی که درگیر تبعات تجاوز رژیم صهیونیستی بودند، تفویض کرد.
تفویض اختیار برای تسهیل و پیشبرد امور آنهم به صورت جهادی امری منطقی و پذیرفته است اما اگر همین تفویض اختیار بدون تعیین چارچوب مدون، صریح و شفاف برای انجام امور محوله و وظایف نباشد، ممکن است خود به دستاندازی بزرگتر در اجرای هدف تبدیل شود.
بهتر بود و هست، که شهردار تهران ضمن تصریح در تفویض امور به شهرداران این مناطق، به طور مستمر وضعیت پیشبرد برنامهها توسط شهرداران مناطق و میزان رضایت مالکان واحدهای تخریبشده و آسیبدیده از انجام اموری که برعهده این شهرداران است را رصد و ارزیابی کند تا اندک گلایههای موجود این مالکان درباره برخی اعمال سلیقهها و کمکاریها در این زمینه را هم شاهد نباشیم.
همچنین در حوزه اموری مثل آواربرداری، تعمیر و تخریب مربوط به واحدهای آسیبدیده، در صورتی که امکانات لجستیکی شهرداری آن منطقه پاسخگو نیست، میتوان از امکانات سایر مناطقی که با این مقوله درگیری مستقیم ندارند و حتی برخی ارگانهای دیگر استفاده کرد تا این مشارکت جهادی بین دستگاهها، منجر به برطرف شدن سریعتر دغدغه مالکان شود.
تشکر رئیس جمهور از زاکانی
در نهایت برخی منتقدان که بعضاً غیرمنصفانه و خارج از عدالت، در چنین وضعیتی تخریب زاکانی و هجمه علیه او را انتخاب کردهاند را بعد از روز حساب و وجدان و انصاف، میتوان به اظهارات چند روز پیش رئیس جمهور ارجاع داد که گفت: من هیچ وقت سعی نکردم سیاسی و جناحی عمل کنم، شاهد زنده این ادعای من هم برادرم آقای دکتر زاکانی است. ما در مناظرات شاید کلکلهایی باهم داشتیم ولی الان آقای زاکنی کمک و همراهی میکند. خوب کار میکند و ما هم قدردان او هستیم. این نشان میدهد که بالاخره علی رغم تمام حرفهایی که آدم ممکن است در گفتوگوها با هم داشته باشند ولی در روند اجرا میتوانیم به همدیگر کمک کنیم و دست یکدیگر را بگیریم.